انواع فیكسچرها
انواع فیكسچرها بر اساس روش ساخت آنها تعیین میشود.انواع رایج فیكسچرها عبارتند از:فیكسچرهای صفحهای، فیكسچرهای قائمااویه،فیكسچرهای دورانی، فیكسچرهای چند ایستگاهی و گیرهها.
فیكسچرهای صفحهای، سادهترین انواع فیكسچرهاهستند. قسمت اصلی این فیكسچر یك صفحه پایه است كه قطعات مختلفی نظیر پینهای قرارو نگهدارنده بر روی آن نصب میشود.
فیكسچر قائمااویه، نوع اصلاح شده فیكسچر صفحهایاست. با استفاده از این ابزار میتوان قطعهكار را در سطوحی عمود بر سطح قرار آنماشینكاری نمود. البته میتوان این فیكسچر را به گونهای طراحی كرد كه بتوان توسطآن قطعات را تحت زاویه دلخواه نیز ماشینكاری نمود.
فیكسچر های دورانی، هنگامی به كار میظروند كه لازمباشد مواضع ماشینكاری روی قطعهكار در فواصل منظم در پیرامون آن قرار داشته باشد.
فیكسچرهای چند ایستگاهی، هنگامی استفاده میشوندكه تعداد تولید و سرعت تولید بالا مورد نیاز بوده وسیكل عملیات ماشینكاری پیوستهباشد.
گیرهها، متداولترین نوع فیكسچرها هستند. گیرههادر واقع فیكسچر سادهای برای نگه داشتن قطعات محسوب میشوند. با اصلاح فرم فكهایگیره میتوان آن را برای نگه داشتن قطعات با شكلهای مختلف مورد استفاده قرار داد.
فیكسچرهای قابل نصب روی گیره، این نوع ازفیكسچرهای صفحهای معمولاً كوچك، ساده وسبك هستند. این فیكسچرها به جای آنكهمستقیماً روی ماشین نصب گردند، روی گیره یا سه نظام ماشین مهار میشوند. قطعاتكوچك كه نیاز به ماشینكاری كمی دارند را معمولاً روی این فیكسچرها میبندند.فیكسچرهای صفحهای وفیكسچرهایی كه روی گیره نصب میشوند، از نظر ظاهری مشابهاند.میتوان گفت تنها تفاوت آنها در این است كه روی جیگهای صفحهای میتوان قطعاتبزرگتری را قرار داده و ماشینكاری نمود.
اصول موقعیتدهی
برای مهار كردن یا بستن درست قطعه كار، ابتدا بایدقطعهكار را داخل قید یا بست مستقر كرد كه این نحوه استقرار را موقعیتدهی یا موضعدهیقطعهكارمینامند. برای جلوگیری از حركت قطعهكار به هنگام ماشینكاری و قرار گرفتنمطلوب آن به مهارت زیادی در طراحی نیاز است. موقعیتدهی از دقیقترین سطح قطعهكارانجام میشود. موقعیتدهی باید از حركات خطی ودورانی قطعهكار در طول و حول سهمحور اصلی (شش درجه آزادی)جلوگیری نماید. سیستم موقعیتدهی باید سرعت و سهولتلازم را جهت گذاشتن وبرداشتن قطعهكار تأمین كند. از موقعیت دهندههای زائد بایدپرهیز نمود. سیستم موقعیت دهی باید از جایگزاری غلط قطعهكار در یك بند، جلوگیرینماید. پینهای قرار را نباید قطعات فرعی تصوركرد و طراح لازم است در طرح خود نهایت توجه را به آنها نماید.
معمولاً موضع دهندهها از بدنه جیگ و فیكسچرجداگانه ساخته میشوند و جنس آنها از فولاد سخت یا از فولادی كه سختی سطحی دارد،میباشند كه به دقت و اندازه مورد نظر سنگ زده شده است و سپس با دقت در بدنه جیگیا فیكسچر جا زده میشود.
اجزای موقعیت دهنده ممكن است از قطعاتی به شكلمسطح، استوانهای، مخروطی، جناقی، پینهاوابزارهای مركزكننده ونظایر اینهاتشكیل گردد.
هنگام موقعیت دهی قطعات باید در نظر داشت كه هر چهسطح تماس قطعهكار با بدنه قید و بستها وپینها كمتر باشد استحكام و تعادل قطعهكاركمتر خواهد بود. نحوه تماس قطعهكارواجزای موقعیت دهی را میتوان به شكل نقطهای، خطی یا سطحی طراحی كرد.
طراح باید در طراحی ابزار به نكات زیر توجه نماید:
*محل قرار گرفتن پینهای قرار
*تلنرانس ماشینكاری قطعهكار
*عملكرد بدون خطای ابزار
*عدم افت دقت پس ازاستفاده زیاد
آرایش دادن پینهای قرار
سادهترین موقعیت دهندههای قید وبندها، پینهایا قرارهای ماشینكاری شده هستند كه به منظور تكیهگاه قطعات استفاده میشوند. برایپایین آوردن هزینه و زمان ماشینكاری پین هارا به صورت جدا از بدنه قید وبند میسازندو برای جلوگیری از استهلاك آنهابعد از ماشینكاری پینها را سخت مینمایند و بهصورت فشاری و پیچی به بدنه متصل میكنند. در مواردی پین ها روی بدنه قید وبند ازطریق ماشینكاری به صورت برجستگیهای استوانههی شكل ساخته میشوند كه از نظراقتصادی مقرون به صرفه نیست. در صورتی كه امكان داشته باشد، پینهای قرار باید بهقسمتی از قطعهكار كه قبلاً ماشینكاری شده است تكیه كند. با الین كار دقت عملكرددستگاه تضمین شده وقطعات بسته شده روی جیگ یا فیكسچر به طور یكسان ماشینكاریخواهند شد. قابلیت ماشینكاری یكسان، خصوصیتی است كه به واسطه آن بتوان قطعات مختلفرا به صورت یكسان ودر محدوده تلرانسی ماشینكاری نمود.
پینهای قرار تا آنجا كه ممكن است باید دور از همقرار گیرند. با این كار از پینهای كمتری استفاده شده و این اطمینان حاصل میشودكه تماس كامل بین سطوح قرار وپینها برقرار شده است. پینهای قرار به گونهای رویجیگ و فیكسچر نصب میشوند كه برادهها و اجسام كوچك در اثر ماشینكاری پدید میآیند، مشكل آفرین نباشد. در صورت نیاز میتوان از گاه گیری به روش مناسب استفادهنمود.
پینها ممكن است به صورت افقی یا عمودی در بدنهقید وبند نصب شوند كه معمولاً پینهای عمودی بلندتر از پینهای افقی است. سطح تماسپینها با قطعهكار بسته به كیفیت سطح قطعهكار متفاوت بوده . هر چه سطح قطعهكارخشنتر باشد سطح تماس پینها كوچكتر است و بر عكس هرچه سطح تماس قطعهكار مسطحوصاف باشد از پینها با سطح مقطع بیشتر میتوان استفاده كرد.
برای موضع دهی از پینهای قابل تنظیم نیز ممكن استاستفاده شود. معمولاً از پینهای قابل تنظیم برای قطعات سنگین و در مواردی كه نیروزیاد است، استفاده میشود. سطوح آهنگری یا ریختهگری شده را با كمك پینهای قابلتنظیم میتوان موقعیتدهی كرد.
در مواردی كه روی قطعهكار سوراخهایی تعبیه شدهباشد با استفاده از پینها، موقعیتدهی از طریق سوراخهای قطعهكار انجام میگیرد.در این موارد لقی بین پینها وسوراخها باید در حد مناسبی باشد زیرا اگر قطعات رویپینها فشاری جا زده شوند در اثر نیروهای براده برداری ممكن است قطعهكار محكم شدهوامكان كوچكترین ارتعاش را از قطعهكار بگیرد كه این موجب شكستن احتمالی ومشكلاتیدر تعویض قطعهكار خواهد شد.
همچنین در قطعاتی كه دارای یك یا چند سوراخ استممكن است موقعیت دهی از طریق یك یا دو سوراخ قطعهكار انجام گیرد، در چنین حالتیهنگام تعویض ممكن است قطعه با كمی انحراف در لبه پین گیر كرده و موقعیت نگیرد.
هنگامی كه در قطعات سوراخدار موقعیت دهی قطعهكاراز طریق دو سوراخ قطعهكار به وسیله پینها صورت میگیرد، برای سهولت جابهجاییموقعیت دهی هنگام تعویض قطعات، به جای اینكه از دو پین استوانهای شكل استفادهگردد از یك پین استوانهای ویك پین چند ضلعی (پین الماسه) بهره میگیرند.
قطعهكار ,كه ,ماشینكاری ,پینهای ,روی ,قطعات ,پینهای قرار ,ممكن است ,موقعیت دهی ,به صورت ,ماشینكاری نمود
درباره این سایت